قدس آنلاین- در دنیای صنعتی امروز آرامش و راحتی خیال، نعمتی گرانسنگ است که بسیاری آرزوی آن را دارند، ولی متأسفانه راه رسیدن به این مهم را بر اساس قواعد و اصول زندگی و طبق معیارهای اصیل انسانی آنچنان که باید و شاید آموزش ندیدهاند.
از آنجا که آموزههای دینی، برخاسته از فطرت و نیازهای حقیقی انسان هاست، راه هایی که دین برای خروج از این معضل اجتماعی ارائه میدهد، تنها راهکار عملی موفقیت و شادکامی در زندگی به شمار میآید و انسان هایی در این عرصه موفق هستند که برای رسیدن به آرامش از مرز آرزو عبور کرده و در میدان عمل به اقدامهای تأثیرگذار و آرامش بخش دست میزنند. آنچه در پی میآید راههای روان شناختی است که ریشههای قرآنی دارد. این روشها ضمن کمک به رفع تشویش و نگرانی، آرامش و نشاط و شادی را در زندگی ما رونق میدهد.
همواره عنصر «نیاز» همزاد انسانهاست و هر کسی در بخشهای گوناگون زندگی، نیازمند کمک و گرفتن نیرو از افراد است.
وابستگیهای فکری به خدمت مافوق بشری میتواند ترس را از روح و جان آدمی کم کند و این امر به میزان وابستگی انسان در اعتقاد اوست. بنا بر این، مهمترین عامل تشنج را باید در احساس استقلال از نیروی مافوق بشری دانست. اگر درآیه کریمه میخوانیم که: «ان الله یدافع عن الذین امنوا» خداوند از مؤمنان دفاع میکند، این سخن قرآن بدان معنا نیست که واگذاری همه امور به پروردگار عالم یک کار خوب و سبب اجر و ثواب میشود، بلکه بدان معناست در مقاطعی از زندگی و در برخی حوادث، اگر انسانها خود برای گرفتن حقوق خودشان اقدام نمایند، فقط آرامش زندگی خود را از دست داده و هرگز به نتیجه دلخواه نمیرسند و چون این آرامش هدیه الهی است، خداوند از آنان میخواهد که در برخی موارد گرفتن انتقام و حق را به او واگذارند تا خداوند به بهترین شکل ممکن انتقام از رفتارهای ظالمانه انسانهای مستکبر را بگیرد.
این اعتقاد، بارقههای امید را در دل انسان، پر فروغ میسازد و آدمی را در صحنههای زندگی تنها قرار نمیدهد و همواره با انجام کارهای خیر و نصرت پروردگار از رهگذر لطف و احسان و عفو و گذشت، به دنبال دریافت هر چه بیشتر امدادهای الهی هستند.
«ان تنصروا الله ینصرکم و یثبّت اقدامکم. اگر خدا را یاری کنید، خداوند شما را یاری میکند و گام هایتان را استوار میسازد. »
یاری کردن خدا یعنی احترام گذاردن به قوانین الهی و انجام وظیفه بر اساس دستورهای خداوند؛ یعنی حفظ حریم الهی، کمک به دیگران، عفو و گذشت، تعامل صحیح و همراه با محبت با دیگران. باید اذعان داشته باشیم که در حقیقت بازگشت همراه گزارههای فوق به حفظ آرامش و استمرار بخشیدن به آن است؛ زیرا شعله ور داشتن آتش کینه در دل و نداشتن مهارت لازم در جهت عفو کردن مردم، سبب اضطراب و بیقراریهای فزاینده میشود. امیرالمؤمنین(علیه السلام) میفرماید: «الحقود معذّب النفسِ، مُتَضاعَفُ الهَمِّ» انسان کینه توز، روحش در عذاب است و اندوهش دوچندان.
امام حسین(علیه السلام) نیز در معرفی شیعیان خود چنین میفرمایند: «إنَّ شِیعَتَنا مَن سَلمَت قُلُوبُهُم مٍن کلِّ غَشٍّ وَ غِلٍّ وَ دَغَلٍ» همانا دلهای شیعیان ما از هر خیانت و کینه و فریبکاری پاک است.
بنا بر این، کسی که دل خود را از کینه پاک میکند، توفیق خواهد داشت. از روزنه راهی به سوی خدا پیدا نماید. حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) میفرماید: «مَنِ اطَّرَحَ الْحِقْدَ اسْتَرَاحَ قَلْبُهُ وَ لُبُّه» هر کسی که کینه از خود دورسازد قلب و عقلش آسوده میگردد.
عفو و بخشش نیز در ایجاد آرامش فکری سهم بسزایی دارد، زیرا بخشیدن و گذشت کردن مقدمهای برای ایجاد الفت و آشتی است، بر خلاف دروغ و تربیت و ناسزاگویی و خشونت و خیانت که در روح و جان آدمی هیجان زیادی به وجود میآورد و به راحتی از بین نمیرود.
بخشش بر خلاف روحیه تلافی کردن رفتار غریزی و خود به خود نیست، بلکه بخشیدن یک نوع رفتار انتخابگرایانه همراه با عطوفت و مهربانی است تا آن هایی که ما را رنجاندهاند آزادانه ببخشیم؛ زیرا بخشش صرفاً بدان معنا نیست که ما فقط بگوییم «من تو را بخشیدم» بلکه بخشش رها کردن خشم و آسوده سازی قلب و روح از تنفر ایجاد شده در دل است.
نظر شما